تعاریف فرسودگی و فرسودگی ورزشی – روان­شناسی ورزشی
رایج­ترین تعریف از فرسودگی شغلی را ماسلاچ و جکسون[۱] ارائه نموده­اند: فرسودگی شغلی سندرمی روان­شناختی شامل خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش موفقیت فردی است. خستگی عاطفی به ازبین­رفتن منابع هیجانی یا تخلیه­ توان روحی اطلاق می­شود. مسخ شخصیت، تمایلات بدبینانه و پاسخ منفی به اشخاصی است که معمولاً دریافت­کنندگان خدمت از سوی فرد هستند. کاهش موفقیت فردی به کم­شدن احساس شایستگی در انجام وظیفه­ شخصی و ارزیابی منفی از خود در رابطه با انجام کار تلقی می­شود (طلایی، مخبر، محمدنژاد و ثمری، ۲۰۰۸). فرسودگی ورزشی ممکن است در مرود نخبگان بیش­تر به چشم آید؛ کسانی که باید وقت و تلاش بیش از حد معمولی را برای رسیدن به موفقیت صرف کنند (هاج  و همکاران، ۲۰۰۸). فرسودگی هیجانی و جسمی با بیش­تمرینی مرتبط هستند. در حالت فرسودگی، علاوه بر ازدست­دادن چشمگیر انرژی جسمی و هیجانی، ارزیابی ورزشکار از توان ورزشی خود منفی می­شود.
تعاریف فرسودگی ورزشی:
تعریف اسمیت: اولین تعریف توسط روانشناسی به نام اسمیت (۱۹۸۶) که فرسودگی را از چشم­انداز استرسی دیده­است، ارائه شده­است. او معتقد بود که فرسودگی ورزشی نتیجه استرس مزمن است. به دلیل تجربه­کردن استرس در طول زمان، یک فعالیت (ورزش) که قبلاً لذت­بخش بوده­است، دیگر لذت­بخش نیست. این منجر به پسرفت اجتماعی، روان­شناختی و جسمی در ورزش خود می­شود (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹) بر اساس تعریف اسمیت، ویژگی­های فرسودگی ورزشی شامل ازدست­دادن بستگی و علاقه به یک فعالیت؛ مسخ شخصیت، که در آن شخص نسبت به یک فعالیت بیشتر غیر­شخصی می­شود؛ و احساسات منفی از موفقیت که ناشی از سطوح پایین­تر اعتمادبه­نفس و احتمالاً سطوح بالاتر افسردگی است، می­شود (لایی و اس­وسگینز، ۲۰۰۳).
تعریف ریدیک: فرسودگی ورزشی باید به عنوان یک سندرم در نظر گرفته­شود که با ویژگی­های (الف) فرسودگی جسمی و هیجانی، (ب) نزول توان ورزشی، و(ج) احساس کاهش­یافته کفایت، مشخص می­شود. محققان جدید روانشناسی ورزشی مانند کرسولد، اکلوند، پریس، ویز، ریدیک و اسمیت، مفهوم­سازی ریدیک از فرسودگی ورزشی را پذیرفته­اند و در تحقیقات جدید این مفهوم مورد استفاده قرار می­گیرد (هاج و همکاران، ۲۰۰۸).
تعریف ماسلاچ: ماسلاچ فرسودگی را با ویژگی­های تجربه خستگی جسمی، بی­دقتی و کمبود میل که معمولاً محصول استرس بیش از حد است، تعریف کرده است. استرس­های زیاد منجر به این احساس در فرد می­شوند که بهتر است ورزش را کنار بگذارد (لایی و اس­ویگینز، ۲۰۰۳).
تعریف ولی[۲]، آرمیسترانگ[۳]، کمار[۴] و گرین لیف[۵] (۱۹۹۸): بریدن روانی، هیجانی و جسمی از فعالیت­ها (لایی و اس ویگینز، ۲۰۰۳).
۲-۵-۲- مراحل فرسودگی
مراحل فرسودگی را چنین بیان کرده­­اند:

  1. وجود عوامل محیطی: عوامل جسمی (مانند بیش­تمرینی و صدمه[۶])؛ عوامل سازمانی (مانند محدودیت­های زمانی و مشکلات سازمانی)؛ و عوامل اجتماعی-بین­فردی[۷] (گولد و همکاران، ۱۹۹۶).
  2. وجود عوامل شخصیتی خاص: انتظارات بالا، کمبود لذت، کمبود مهارت­های جرأت­ورزی، کمال­گرایی، مهارت­های ارتباطی ضعیف، راهبردهای ضعیف برای مقابله با استرس، و کمبود کنترل شخصی در تمرین (گولد و همکاران، ۱۹۹۶).
  3. ارزیابی شناختی: علل محیطی و شخصیتی خود به خود منجر به فرسودگی نمی­شوند. ارزیابی شناختی مرحله­ بعدی فرایند فرسودگی است. ارزیابی شناختی تعامل بین عقاید و ادارک­های شخصی، و عوامل محیطی است. توان ادراک­شده­ ورزشکار برای روبروشدن با تقاضاهای موقعیت، ضرورتاً اثر عوامل محیطی و شخصیتی را تعدیل می­کند. هنگامی که ورزشکاران معتقد نباشند که می­توانند تقاضاهای روانی، رقابتی، اجتماعی، هیجانی و جسمی فرا روی خود را برآورده کنند، موقعیت طاقت­فرسا به نظر می­رسد. چیزی که این موضوع را پیچیده می­کند، این است که اگر فرد احساس نکند که موقعیتی به اندازه­ کافی چالش­برانگیز است، نتیجه ملالت[۸] و بی­علاقگی[۹] است. بدین لحاظ، این ضروری است که ورزشکاران احساس کنند که مهارت­هایشان به طور متعادلی به چالش کشیده می­شوند (جکسون و سیکزنمیهالی[۱۰]، ۱۹۹۹).
  4. پاسخ­های رفتاری: پاسخ­های رفتاری مرحله­ نهایی الگوی شناختی-عاطفی اسمیت را هستند. پاسخ­های رفتاری محصول ارزیابی­های شناختی و پاسخ­های روانشناختی مانند خستگی و اضطراب هستند. پاسخ­های رفتاری پیشایند فرسودگی عبارتند از: خلق متغیر، سردی، مسخ شخصیت، اضطراب، انزاوای عاطفی، خستگی، افت انگیزه، اعتمادبه­نفس پایین، افت عملکردی، و حتی مصرف مواد. پاسخ­های رفتاری (یا نشانه­ها) معمولاً منفی هستند، چرا که علاوه بر عملکرد ورزشکار، اثر قطعی روی به­زیستی او نیز می­گذارد. گرچه این نشانه­های فرسودگی اساساً راهبردهای مقابله­ای طبیعی هستند، این بدان معنا نیست که آنها نمی­توانند و نباید تغییر کنند (هنچسن[۱۱]، ۱۹۹۸).

۲-۵-۳- درمان
مداخلات مهم در درمان فرسودگی می­توانند دادن یک استراحت در وسط روز، استراحت برنامه­ریزی­شده برای کسانی که وظیفه­های بالینی دارند، تمجید و تحسین بیش­تر، نظام تشویقی برای حفظ علایق و افزایش­ بهره­وری کار، باشند. راه دیگر آموزش ورزشکاران در زمینه­هایی، مانند زمان­بندی­کردن آموزش، مدیریت استرس، تجدید قوا، تغذیه و حفظ توازن در زندگی فرد است (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
۲-۵-۴- فرسودگی و خستگی
از نتایج فرسودگی ورزشی، می­توان به خستگی جسمی یا هیجانی، مسخ شخصیت، و احساس شایستگی کمتر اشاره کرد (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
۲-۵-۵- فرسودگی و ماندگی
واژه ماندگی نیز به فرسودگی ربط داده­شده­است. گولد و همکاران (۱۹۹۶) کهنگی را به عنوان شرایطی که در آن تمارین و رقابت­ها در یک دوره با تغییرات خیلی کمی ثابت باقی می­مانند، تعریف کرده­اند (لایی و اس­ویگینز، ۲۰۰۳).
ورزشکاران کمبود فعالیت­هایمتنوع را دارند که منجر به خسته­شدن آنها از ورزششان می­شود. با تمارین روزانه که حداکثر ۲۰ ساعت در هفته، به­طول­می­انجامند، ورزشکاران در پیدا­کردن زمانی برای خودشان مشکل دارند و همه زمانشان برای ورزش صرف می­شود (لایی و اس­ویگینز، ۲۰۰۳).
۲-۵-۶- فرسودگی و کمال­گرایی
تحقیقات بر اهمیت عوامل شخصیتی، که روی فرایند ارزیابی مرکزی اثر می­گذارند و آسیب­پذیری افراد نسبت به تجربه تهدید و اضطراب تحت تأثیر قرار می­دهند، تأکید کرده­اند. یکی از عوامل شخصیتی که روی فرایند ارزیابی اثر می­گذارد، و بر به وجود آمدن فرسودگی مؤثر است، کمال­گرایی است (لمن و همکاران، ۱۹۹۷).
فرسودگی ورزشی تعاملی پیچیده از فشارزاهای چندگانه، تجدیدقوای ناکافی، و محرومیت از انتظارات برآورده­نشده است که تا حدی بوسیله­ خصایص و اهداف کمال­گرایانه توضیح داده می­شود. این فرایند با گرایشی قوی به تأیید اعتبار ارزش شخصی، گاهی متصل با احساسات به­دام­افتادن است (آ.جاداس[۱۲] و دی­سی­ال­حداد[۱۳]، ۲۰۰۹).
۲-۵-۷- مدل­های فرسودگی در ورزشکاران
پژوهشگرانی که فرسودگی را در ورزشکاران بررسی کرده­اند، چندین مدل و تئوری برای راهنمایی و توضیح تلاش­هایشان جهت درک این پدیده، ارائه داده­اند. این مدل­ها عبارتند از: مدل استرس شناختی-عاطفی اسمیت (۱۹۸۶)، مدل کنترل بیرونی و تحول هویت تک­بعدی کواکلی (۱۹۹۲)، مدل­های استرس تمرینی منفی سیلوا (۱۹۹۰) و کنتا و هسمن (۲۰۰۱)، و چندین نظریه انگیزشی: گیرافتادن ریدیک (۱۹۹۷)، کاربردهای اخیر نظریه خودمختاری اکلوند و کرسول (۲۰۰۵الف، ۲۰۰۵ب، ۲۰۰۵جیم، ۲۰۰۷الف، ۲۰۰۷ب)، رویکرد تعهد لانسدیل، هاگ و جکسون (۲۰۰۷) (به نقل از گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
مدل استرس شناختی-عاطفی:
اسمیت رویکردی مبتنی بر استرس برای فهم فرسودگی ورزشی دارد. همخوان با تئوری­های استرس، اسمیت فرسودگی را به عنوان فرایندی شامل ۴ مرحله مفهوم سازی کرده­است. این مراحل عبارتند از: تقاضاهای موقعیتی، ارزیابی شناختی، پاسخ­های فیزیولوژیکی و پاسخ­های رفتاری. این فرایند هنگامی آغاز می­شود که ورزشکار با چند تقاضای موقعیتی مانند حجم تمرینی بالا و/یا انتظارات شدید و بالای موفقیت، مواجه می­شود. مرحله دوم فرایند، شامل ارزیابی شناختی فرد از آن موقعیت است. ورزشکار تعیین می­کند که آیا تقاضاهای موقعیت فراتر از توان او هستند یا خیر. این مرحله تحت تأثیر تنوعی از عوامل انگیزشی و شخصیتی مانند اضطراب صفتی، جهت­گیری­های هدف، و کمال­گرایی، قرار می­گیرد. اگر ورزشکار چنین نتیجه­گیری کند که تقاضاهای موقعیتی فراتر از حد توان او هستند، پاسخ­های فیزیولوژیکی را مانند تغییراتی در تنش، بی­خوابی، خستگی و اضطراب، تجربه خواهد کرد. مرحله نهایی این مدل، پاسخ­های رفتاری ورزشکار است. این شامل تکلیف­های خاص رفتاری و پاسخ­های سازگاری مانند عملکرد کاهش­یافته و پسرفت در فعالیت­ها است (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
مدل کنترل بیرونی و تحول تک­بعدی هویت:
در سال ۱۹۹۲، روانشناسی ورزشی به نام کواکلی، نگرشی تناوبی را به مدل­های استرس جسمی و روان­شناختی فرسودگی، پیشنهاد کرد. او به این نتیجه رسید، که گرچه استرس قطعاً در فرسودگی ورزشی دخیل است، اما علت آن نیست. او معتقد بود که استرس درحقیقت نشانه­ای از فرسودگی است. به نظر او، علت حقیقی فرسودگی مخصوصاً در افراد جوان درگیر در فعالیت­های ورزشی شدید، بیش­تر مربوط به مسائل جامعه­شناختی است. ورزش­های سازمان­یافته طوری ساخت یافته­اند که افراد در آن کمترین کنترل را در تصمیم­گیری دارند. علاوه بر این، ساختار ورزش­های با عملکرد بالا، در جامعه معاصر، اغلب عرصه را بر تحول بهنجار هویت برای افراد جوان تنگ می­کنند. افراد جوان جهت تمرکزکردن بر موفقیت­های ورزشی تربیت می­شوند، که این منجر به شکل­گیری هویت مبتنی بر ورزش[۱۴]، که فرصت تحول بقیه ابعاد هویت را از بین می­برد، می­شود (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
مدل­های استرس تمرینی منفی:
یکی از جدیدترین مدل­های فرسودگی توسط سیلوا[۱۵] (۱۹۹۰) ارائه شده­است. نگرش او این بود که تمرین جسمی، استرس را در سطح جسمی و روانشناختی در ورزشکار،  به وجود می­آورد. این استرس می­تواند آثار مثبت و منفی داشته­باشد. بر اساس نظر سیلوا، فرسودگی زمانی که حجم تمرین بیش از حد بالا و شدید باشد و به سازگاری منفی منجر شود، به وجود می­آید. اگر چنین باشد، ممکن است ابتدا منجر به ماندگی و سپس در نهایت فرسودگی شود. کنتا و هسمن (۱۹۹۸) معتقد بودند که به عنوان قسمت بهنجاری از تمرین جسمی، ورزشکاران تمرین بیش از حد می­کنند، که منجر به فراتمرینی می­شود. این فرایند بیش­تمرینی بسیار فردگرایانه است و به این معناست که میزانی از آموزش­های جسمی که منجر به بیش­تمرینی می­شوند، از یک ورزشکار به ورزشکار دیگر متفاوت خواهد بود. اگر ورزشکارای به وضعیت فراتمرینی برسد، این ضرورتاً منفی نیست، زیرا با استراحت مناسب، بدن دوباره میزان خواهد شد و بهبود جسمی رخ خواهدداد. با این حال، بیش­تمرینی منفی هنگامی رخ می­دهد که تقاضاهای بدنی بسیار زیاد هستند و بدن نمی­تواند به طور مناسبی سازگار شود. این منجر به ماندگی در ورزشکار می­شود، و اگر بازیافت و استراحت کافی رخ ندهد، فرسودگی به وجود خواهدآمد. بنا بر این، این مدل حاکی از آن است که فرسودگی محصول نهایی فرایند بیش­تمرینی است (کنتا  و همسمن، ۱۹۹۸).
مدل­های انگیزشی:
درحالی که، در آغاز محققان به فرسودگی از جنبه­های استرس، ساختار اجتماعی ورزش شدید، و بیش­تمرینی نگاه می کردند، در دهه­های اخیر، علاقه قابل توجهی به مدل­های انگیزشی، به عنوان توصیف­گرهای فرسودگی پیدا شده ­است. تعدادی از این مدل­ها در زیر آورده شده­اند (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
۱٫دیدگاه گیرافتادن[۱۶]
ریدیک در سال ۱۹۹۷ مدل انگیزشی خود را ارائه داد. این مدل مبنی بر این است که ورزشکار نسبت به متعهدشدن به ورزش، ۳ پاسخ می­دهد: (الف) ورزشکار می­خواهد؛ (ب) معتقد است که مجبور است ؛ یا (ج) ترکیبی از هر دو پاسخ. ریدیک ادعا کرد که ورزشکاری که احساس گیرافتادن می­کند، و معتقد است که باید تمرین کند، احتمال دارد که فرسوده شود. این ورزشکار گیرافتاده اغلب مشغولیت خود را با وجود این که به دلایل متعدد نمی­خواهد تمرین کند، حفظ می­کند. اولاً، ممکن است که این ورزشکار تناوبی در ورزش نداشته باشد. ثانیاً، ممکن است چنین احساس کند، که نمی­تواند به مشغولیت خود به ورزش ادامه ندهد، زیرا باید انرژی و زمان زیادی برای متوقف­شدن بپردازد. نهایتاً، ممکن است هویت شخصی ورزشکار با ورزش گره خورده باشد؛ چنان که در صورت ادامه­ندادن به ورزش، احساس خلاء شخصیتی کند (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
۲٫نظریه خودمختاری
نظریه خودمختاری و فرسودگی ورزشی حاکی از آن است، که انسان­ها نیازهای روانی پایه­ای مانند شایستگی، استقلال و خودمختاری و تعلق دارند، که برای رسیدن به بهزیستی بهینه باید شوند. در بحث ورزشی، کفایت به احساس فرد از داشتن توانایی و فرصت مؤثربودن در یک ورزش اشاره دارد. استقلال و خودمختاری به ادراک فرد از داشتن حق انتخاب و خود جهت دهی اشاره می­کند. تعلق داشتن به احساس رشدیافته مراقبت و مرتبط­بودن با افراد (برای مثال هم­تیمی­ها و مربی) اشاره دارد. به همان میزانی که این نیازها شوند، نتایج مثبت روان­شناختی برانگیخته می­شوند و به همان میزان که فرد از آنها محروم باشد، تبعات منفی روان­شناختی مانند فرسودگی به وجود می­آورند. محرومیت از نیازهای روانی یکی از منابع اصلی پریشانی انسان است. ارتباط بین ی نیازها و فرسودگی به طور کلی قوی است (هاج و همکاران، ۲۰۰۸).
محققانی مانند کرسولد، اکلوند، لیمیر، ترشور، روبرت و پرالت، نظریه خودمختاری را در فرسودگی ورزشی به کار برده­اند. وقتی که سه نیاز برآورده­شوند، انگیزه فرد در حد بهینه قرار دارد و به زیستی روان­شناختی آنها در بالاترین حد است. ورزشکارانی که احساس شایستگی، خودمختاری و تعلق به دیگران معنادار را دارند، سطوح پایین­تر فرسودگی را تجربه خواهندکرد (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹). بنا به نظریه خودمختاری کیفیت انگیزش یک ورزشکار دامنه­ای از منبع انگیزشی خودمختاری زیاد تا خودمختاری کم دارد. ممکن است چنین فرض شود که هنگامی که انگیزه بسیار خودمختارانه (درونی) است، ورزشکار ادراک کنترل بیشتری روی رفتار خودش دارد و این انگیزش انطباقی است. از سوی دیگر، هنگامی که انگیزش خودمختارانه نیست و رفتار ورزشکار به وسیله عامل بیرونی کنترل می­شود، ورزشکار ادراک کنترل کمتری روی عملکرد ورزشی خود دارد؛ که منجر به دستاوردهای غیر انطباقی مانند آسیب ورزشی و بی­انرژی­بودن و همچنین احساس فرسودگی جسمی و هیجانی، یعنی همه علایم کلیدی بیش تمرینی و فرسودگی ورزشی می­شود (لیمیر، روبرتز[۱۷] و  استری-گاندرسن[۱۸]، ۲۰۰۷).
۳٫رویکرد تعهد[۱۹]
رویکرد تعهد به فرسودگی توسط لاندسدیل و همکارانش مطرح شده­است. این محققان معتقدند که تعهد به ورزش شامل اعتماد، فداکاری و انرژی است. همچنین حاکی از آن است که تعهد در ورزش، متضاد فرسودگی است (گولد و آویتلی، ۲۰۰۹).
[۱]. Jakson, S. A.
[۲] . Vealey, R. S.
[۳] . Armstrong, L.
[۴] . Comar, W.
[۵] . Greenleaf, C. A.
[۶]. Injury
[۷]. Social-interpersonal
[۸]. boredom
[۹]. staleness
[۱۰]. Csikszentmihalyi, M.
[۱۱]. Henschen, K.P.
[۱۲]. A. Jodas, D.
[۱۳]. D. C. L. Haddad, M.
 
[۱۴]. sport-centered identity
[۱۵] . Silva, J. M.
[۱۶]. entrapment
[۱۷] . C. Roberts, G.
[۱۸] . Stray-Gundersen, J.

منابع پایان نامه روانشناسی با موضوع اثرات آموزش و پرورش جبرانی

تعاریف فرسودگی و فرسودگی ورزشی – روان­شناسی ورزشی

فایل پایان نامه : آمار توصیفی – خشونت ، کجروی ، جرم ، بزهکاری و پرخاشگری جوانان

فرسودگی ,ورزشی ,ورزشکار ,می­شود ,استرس ,جسمی ,فرسودگی ورزشی ,گولد و ,است که ,آویتلی، ۲۰۰۹ ,منجر به ,شناختی عاطفی اسمیت ,ورزشکار ادراک کنترل ,مدل­های استرس تمرینی ,هستند پاسخ­های رفتاری

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مسافرت آِینده برای توست پزشکی و سلامتی درگاه رسمی اطلاع رسانی فعّالیّـت های علمی پژوهشی دکتر رضا دادگر دیوارپوش ضد رطوبت آنلاین سیتی دستگاه تصفیه آب آرتک در شیراز شرکت تهویه کسب درآمد از اینترنت برنامه نویس جدید